سفارش تبلیغ
صبا ویژن


kavir

https://youtu.be/OihHbLgLisI?list=RDIdlQjsVi1pg


نوشته شده در شنبه 94/6/7ساعت 7:19 عصر توسط aresh نظرات ( )

قلمم راست بایست!
واژه ها ...گوش به فرمان قلم!
همگی نظم بگیرید
مودب باشید!
صاحب شعر عزیزی است به نام عشق
امشب از شعر پرم،کو قلم و دفتر من؟!
آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو...
تک و تنها و غریبم!
تو کجایی عشقم.؟!
آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو...
بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا...
آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو...
جانِ من حرف بزن!
امر بفرما عشقم
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو...
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو...
عشقم ای یاد تو آرامش من...!
امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟!
جانِ من زود بیا
بغلم کن ...!
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو...
گفته بودی: عاشقتم
ای به قربان تو ..بیا دلتنگم
آنقَدَر شعر برای تو بخوانم که نگو...
عشقم،،،عشق خوبم
به خدا دلتنگم!
رو به رویم بِنِشینی کافیست
همه دنیا به کنار...
تو که باشی عشقم!
دست و دلباز ترین شاعر این منطقه ام
آنقَدَر واژه به پای تو بریزم که نگو...
گرچه از دور ولی،دست تو را میبوسم
نه شعار است ،نه حرف!
آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو

خیلی دوستت دارم عزیزکم...ss


نوشته شده در شنبه 94/6/7ساعت 11:32 صبح توسط aresh نظرات ( )

دل من خسته شده، ناز کشیدن بلدی؟
روی لبخند غمش، ساز کشیدن بلدی ؟
مبری یاد مرا ، خاطره ها را نکشی
طرح چشمان مرا باز کشیدن بلدی؟
غزلی باز بخوان، عاشقی از یادم رفت
از زبان دل من راز کشیدن بلدی؟
پر و بال دگرم نیست ، قفس جایم بود
تو هنوز هم پر پرواز کشیدن بلدی؟
دفتر عشق من آغشته شد از خاطره ها
چهره عاشق طناز کشیدن بلدی؟
دل من غرق تمنای وصال تو شده
نقش یک عاشق طناز کشیدن بلدی؟
غرق دریا شده ام قایق تو جا دارد؟
لنگر عشق بگو باز کشیدن بلدی؟


نوشته شده در شنبه 94/6/7ساعت 11:28 صبح توسط aresh نظرات ( )

من امشب خدایم را صداکردم.....
نمیدانم چه میخواهی .....
ولی امشب برای تو!
برای رفع غمهایت!
برای قلب زیبایت!
برای آرزوهایت!
برای کسب توفیقت!
برای دین و دنیایت!
برای آخر کارت!
به درگاهش دعاکردم!
و میدانم خدا میداند.....
خدا از خواستهای تو خبر دارد.....
یقین دارم دعای من برای تو ،دعای تو برای من....اثر دارد.....
دعایم کن!


نوشته شده در جمعه 94/4/5ساعت 12:36 عصر توسط aresh نظرات ( )

با من بیا زیبای من! تا عشق مهمانت کنم
دردی اگر داری بگو با بوسه درمانت کنم

آرامشت را بیخیال... امشب به ساز من برقص!
پاسخ بگو، پلکی بزن، تا مست و حیرانت کنم

بنشین فقط حرفی بزن حتی به نرخ عمر من
جانم فدایت! خنده کن تا ماه ارزانت کنم

ترسوترین ترسای من قید قوانین را بزن
همراه شو تا آشنا با شیخ صنعانت کنم!

سیاره ی زیبای من دور تو گردش می کنم
خواهی تو را زیباترین کیوان کیهانت کنم؟

اسطوره ی مهر و وفا بی شک تو هستی خوب من
با من بمان تا سرتر از تاریخ ایرانت کنم

در حسرت این لحظه ها یعقوب دیدارت شدم
حالا که هستی صبر کن تا عشق مهمانت کنم!


نوشته شده در جمعه 94/4/5ساعت 12:34 عصر توسط aresh نظرات ( )

   1   2      >

قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت