سفارش تبلیغ
صبا ویژن


kavir

نامه فریدون فرخزاد به یک فاحشه

اندیشیدن به تو رسم، و گفتن از تو ننگ است!
اما میخواهم برایت بنویسم
شنیده ام، تن می فروشی، برای لقمه نان!

… چه گناه کبیره ای…!
میدانم که میدانی همه ترا پلید می دانند،
من هم مانند همه ام
راستی روسپی!
از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو،
زنی زنانگی اش را بفروشد که نان در بیارد رگ غیرت اربابان بیرون می زند !!
اما اگر همان زن کلیه اش را بفروشد تا نانی بخرد
و یا شوهر زندانی اش آزادشود این «ایثار» است !
مگر هردواز یک تن نیست؟
مگر هر دو جسم فروشی نیست؟
تن در برابر نان ننگ است…
بفروش ! تنت را حراج کن…
من در دیارم کسانی را دیدم
که دین خدا را چوب میزنند به قیمت دنیایشان
شرفت را شکر که اگر میفروشی از تن می فروشی
نه از دین .
شنیده ام روزه میگیری،
غسل میکنی،
نماز میخوانی،
چهارشنبه ها نذر حرم امامزاده صالح داری،
رمضان بعد از افطار کار می کنی،
محرم تعطیلی.
من از آن میترسم که روزی با ظاهری عالمانه،
جمعه بازار دین خدا را براه کنم، زهد را بساط کنم،
غسل هم نکنم،
چهارشنبه هم به حرم امامزاده صالح نروم،
پیش از افطار و پس از افطار مشغول باشم،
محرم هم تعطیل نکنم!
فاحشه !!
دعایم کن

نوشته شده در جمعه 92/4/14ساعت 9:16 صبح توسط aresh نظرات ( )

می نویسم باران 

تن تب دار پنجره بی قرار می شود 

می نویسم باران 

گونه های سرخ از آتش شرمم ، شعله می گیرد 

می نویسم باران

تو لبخند می زنی 

باران می گیرد 

سکوت شیشه می شکند 

و گونه هایم دل می بندد به نیم دایره ی لب هایت


نوشته شده در سه شنبه 92/4/11ساعت 8:29 صبح توسط aresh نظرات ( )

lovepic smsplz.com (7)

حـــــِــــمـــــــــــاقــــــَـت کـــه شــــاخ و دم نـــدارد!حـــــمــــاقـــــت

یــــــــعـــــــنـے مـــــــن کــــــــه

ایــــنـــقـــــدر مــــیـــــروم تــــا تـــــــو دلـــتــــنــــگ ِ مـــن شــــوے!

خـــــبــــری از دل تـــنــــــگـے ِ تـــــو نـــــــمــی شــــود!

بــــــــرمــــیـــــــــگـــــردم چــــون…

دلــــتـــنـــــگــت مــی شـــوم…


نوشته شده در سه شنبه 92/4/11ساعت 8:25 صبح توسط aresh نظرات ( )

جهان تو جهان بی معنایی ست
که جلادان درآن حکومتی تاریخی دارند
جهان تو
شبیه جهانی ست که معنا درآن شکلی رنگین دارد
ورنگ شکلی جهانی پیدا کرده است
جهان تو به رنگ چشمانت است
آبی
آبی که ازچشمهای من سرازیر شد
آبی که آرامش چشمهای من را ربود
جهان تو بی نظیر است
جهان تو می کشد
بی آنکه گوری بسازد برای کشته هایش
زنده می کند
بی آنکه خانه ای بسازد برای زندگی کردن
جهان تو عاشق می کند
وعشق را نفرین می کند
وبه خاطره ها می سپارد


نوشته شده در سه شنبه 92/4/11ساعت 8:24 صبح توسط aresh نظرات ( )

زندگی تکه کاهی است که کوهش کردیم

زندگی کوه بزرگی است که کاهش کردیم

زندگی نیست به جز نم نم باران بهار

زندگی نیست به جز دیدن یار

زندگی نیست به جز عشق? به جز حرف محبت به کسی

ورنه هر خار و خسی زندگی کرده بسی

زندگی تجربه تلخ فراوان دارد

دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد
4c0097dd296c31178c068c76a4e22e1a-425

نوشته شده در سه شنبه 92/4/11ساعت 8:22 صبح توسط aresh نظرات ( )

   1   2   3      >

قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت