kavir
خدایا ... بالاتر از بهشت چه داری؟؟؟ برای زیر پای مادرم می خواهم ... مادر تنها کسیه که می تونی براش ناز کنی؛ سرش داد و بیداد راه بندازی؛ باهاش قهر کنی؛ اما اون با اینکه تو مقصری؛ بازم با بشقاب غذا میاد و میگه : با من قهری با غذا که قهر نیستی ...!
برای رفتن تو راه می شوم !
تو پلک می زنی
و من
برای چشم های غم گرفته ات نگاه می شوم !
تو خسته می شوی
و من
برای خستگی تو
چه عاشقانه تکیه گاه می شوم . . . !
دلت گرفته است ؟
پابه پای گریه های تو
بغض و اشک و آه می شوم !
سکوت می کنی و من
به احترام خلوتت
به شب پناه می برم
سیاه در سیاه می شوم . . . !
همیشه آخر تمام شکوه ها
به چشم های عاشقت که می رسم
سکوت می کنم
و بازبرای آسمان غم گرفته ی تو ماه می شوم
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |