kavir

تنهایی سخت نیست سرده...
همان گونه که آمدم از خیالت پاک می شوم

آرام ، نرم ، آهسته ، بی چرا و بی صدا

قول می دهم ذره ای صدای رفتنم

آرامش سکوتت را بر هم نزند

ای کاش می فهمیدی دلم برای تمام دیدارهای پر شورمان چقدر تنگ شده

اما تاب و توان انتظارم نیست

من به همان بهانه ی کوچک آشناییمان می روم

شاید تو می روی

من برای ماندن خسته ام

حجم سرد این سکوت امانم را بریده

دلم برایت تنگ می شود

ای کاش کسی می دانست تا کی باید دلتنگ بود

چه فرقی دارد وقتی تنها حاصل بودنمان سکوت است و سکوت

انگار که نه کسی رفته ، نه کسی آمده

بهار می آید چه باشیم ، چه نباشیم

اما وقتی بهار را یافتی و در شگفتن آن سر مستانه لبخند زدی

به یاد بیاور

چه کسی مشتاق دیدن لبخند بهاریت یود و تو چه بی تفاوت دریغ کردی.....


نوشته شده در پنج شنبه 92/1/8ساعت 10:5 صبح توسط aresh نظرات ( )


قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت