![](http://pichak.net/themes/16/05/image/t.gif)
![](http://pichak.net/themes/16/05/image/t.gif)
روحم را برایت عریان کردم تنم را عریان خواستی کلامم را جاری کردم تو لبانم را خواستی دستان عشق را بسویت دراز کردم تو آغوشم را تمنا داشتی و اینک روحم، جوان و وحشی جسمم ،فرتوت و تکیده بیا در آغوش سردم ای روزگار مگر هم آغوشی مرا نمیخواستی؟ هان! ای جفا پیشه دیگر مرا نمیخواهی؟ آغوش فرتوتم از آن توست در بستر خاک آرمیده ام باتنی عریان و در انتظاری سرد.... آماده ی هم آغوشی مرگ
نوشته شده در جمعه 91/11/13ساعت
2:37 عصر توسط aresh نظرات ( )
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |