kavir
همیشه سبز می خشکد، همیشه ساده می بازد همیشه بره قربانیست،و تیغ تیز نامردان چه بی رحمانه می برد!!!!!!!!!! صفا و سادگی اکنون ندارد مشتری دیگر و انسانیت انسان چه آسان رنگ می بازد! دگر فانی شده احساس،چه شد لاله؟ کجا شد یاس؟ تهی گشته چمن از گل، نمانده آهو و بلبل کویری مانده سوت و کور ، کلاغ روی شاخه ای خشک و کفتاری که می غرد. شبی تاریک و ظلمانی به جا مانده از آن دوران، چراغ خانه تاریک است، سیاهی یکه می تازد. امید و عشق را کشتند در این دنیای پوشالی و پس از آن هر فرومایه که اندک مایه ای دارد، سخن از کینه می گوید،و بر دارایی پستش چه مغرورانه می نازد. و در سویی اگر یک مرد که دارد پاکی اندر دل از این زور و زر و حیله همی سوزد،همی نالد، همی سوزد ، همی سازد... چه مظلومانه می سازد. همیشه سبز می خشکد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! مرگ،،،،،،،،،،،،، چه لغت بیمناک و شور انگیزی است!از شنیدن آن احساسات جانگدازی به انسان دست می دهد. خنده ها را از لب می زداید،شادی ها را از دلها می برد،تیرگی،افسردگی آورده و هزاران گونه اندیشه های پریشان از جلو چشم می گذراند. تو [مرگ]،سروش فرخنده شادمانی هستی، اما در آستانه تو شیون می کشند، تو درمان دل های پژمرده می باشی، تو دریچه امید به روی نا امیدان باز می کنی تو از کاروان خسته و درمانده زندگان مهمان نوازی می کنی تو سزاوار ستایش هستی و زندگانی جاودان داری... کائنات می تواند به سرعت خواسته هایت را برآورده کند، اگر تأخیری در دریافت آنهااست، بدین دلیل است که هنوز به اندازه کافی خواسته هایت ر باور نداری،نمی شناسی و یا احساس نمی کنی!!! آرزوهای ما نیرومند هستند،و آن چه را که میخواهیم به زندگی ما دعوت می کنند. منتظر دریافت آنچه که میخواهی باش، نه آنچه که نمی خواهی!!!!
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |